موضوعی که در ادامه این مقاله مطالعه خواهید نمود شرایط عقد هبه نکات مهم حول موضوع هبه همچنین به طور کلی هبه چیست میباشد .
در یک تعریف ساده میتوانیم هبه را عقدی بنامیم که در آن شخصی مالش را به دیگری به طور مجانی تملیک مینماید .
پس به زبانی دیگر میتوان گفت عقدی که موضوع آن مال است و این مال توسط شخصی به شخص دیگر تملیک میشود بخشیده میشود ، کادو داده میشود و تمامی اینها یک معنی را خواهند داد که به آن هبه میگویند.
مطلب مرتبط | انواع عقود و آثار آنها
امروزه دعاوی بسیاری از هبه نشات میگیرند که یکی از معروفترین آنها رجوع از هبه است که در آن شخصی مالی را که بخشیده است میخواهد پس بگیرد .
حالا به هر دلیلی از جمله اختلافات شخصی میان طرفین دیگر قادر به ادامه رابطه با طرف مقابل نیست و میخواهد مال هبه شدهاش را باز پس گیرد ، که معروف ترین مثال این روابط ، در میان زوجین میباشد.
ادامه مطلب | انواع عقد و قرارداد
آریان دادوش | شرایط عقد هبه
شرایط عقد هبه
طبق ماده ۷۹۵ قانون مدنی هبه عقدیست که در آن شخصی مالش را مجاناً به شخص دیگر تملیک میکند ،هبه عقدیست تملیکی عقدیست مجانی هبه غیر اذنی است و همچنین معوض است .
اصولاً جایز است .
ماده ۷۹۵ قانون مدنی : هبه عقدیست که به موجب آن شخصی مالش را مجاناً به شخص دیگر تملیک میکند . تملیک کننده واهب طرف مقابل متهب و مالی که مورد عقد هبه است عین موهوبه نام دارد .
این ماده در رابطه با شرایط عقد هبه به این نکته اشاره کرده که موضوع هبه مال است حال چه مالی میتواند موضوع عقد هبه واقع شود ؟
مال مورد هبه
در مطلب بالا نیز به شرایط عقد هبه و اینکه در این عقد شخصی مالش را به شخص دیگر تملیک میکند اشاره نمودیم حال با ماهیت عقد هبه آشنا میباشیم میخواهیم بدانیم چه اموالی را میتوانیم مورد هبه قرار دهیم .
۱ مورد اول عین میباشد عین میتواند موضوع عقد هبه باشد به عنوان مثال شخصی ماشینش یا خانهاش را هبه میکند .
۲ منفعت ، منفعت نیز میتواند مورد عقد هبه باشد به عنوان مثال شخصی منفعت استفاده از خانهاش را برای مدت دو سال هبه میکند البته باید در این شرایط مدت معلوم باشد .
هبه منفعت حتماً باید مدتدار باشد .
3 حق عینی به جز مالکیت ( مالکیت یا نسبت به عین است یا منفعت ) نمیتواند موضوع هبه باشد به عنوان مثال حق ارتفاق حق انتفاع و حق تحجیر این حقوق قابل انتقال هستند اما نه توسط عقد هبه و انتقال آنها با شرایط عقد هبه سازگار نیست ، پس حقوق عینی به غیر از حق مالکیت نمیتواند موضوع حق هبه واقع شود .
به طور خلاصه در رابطه با شرایط عقد هبه باید گفت هبه عقدی تملیکی است اما این تملیک در رابطه با برخی حقوق از جمله حق ارتفاق ، انتفاع و تحجیر و رهن واقع نمیشود . البته چنین انتقالی صحیح است اما تابع احکام عقد هبه نیست .
پس به طور کلی موضوع عقد هبه میتواند عین منفعت و دین باشد . انواع هبه دین عبارتند از هبه دین به مدیون و هبه دین به ثالث فضه بدین میتواند به مدیون باشد و غیر مدیون اگر هبه دین به مدیون باشد دیگر حق رجوع وجود نخواهد داشت زیرا در اثر هبه متهب مالک ما فی الذمه خود میشود و دیگر مال موهوب باقی نمیماند هبه طلب به غیر مدیون نیز صحیح است و قبض و تسلیم عرفی آن کافیست مثل تسلیم سند .
ادامه مطلب | وکیل ملکی حقوقی
هبه طلب
همانطور که در رابطه با شرایط عقد هبه در مطالب بالا سخن گفتیم طلب حقی دنیست و آیا هبه حق دینی امکان دارد یا خیر ؟
هنگامی که شخصی از دیگری طلبی دارد حق شخصی میباشد و این حق عینی نیست همچنین حق مالکیت هم نیست که بتوان گفت میتواند آن را هبه کند پس با توجه به قاعده و توضیحات نباید حق هبه دین خود را داشته باشد ، اما قانون هبه طلب به مدیون را پذیرفته است که البته این موضوع متفاوت با ابراست .
نکته بسیار مهم هم در همین موضوع است و دعاوی که در رابطه با هبه طلب صورت میپذیرد همچنین دعوایی که در رابطه با هبه صورت میپذیرد و طرفین اقدام به مدعی شدن در رابطه با طلب و دین میکنند که بسته به شرایط میتواند متفاوت باشد .
ماده ۸۰۶ قانون مدنی در رابطه با هبه طلب اینگونه گفته است : هرگاه داین طلب خود را به مدیون ببخشد حق رجوع ندارد .
چرا که طلبکار میتواند طلب خود را به مدیون ببخشد و بعد از آن مالکیت ما فی الذمه رخ میدهد .
شرایط عقد هبه
در ابتدا با توجه به ماده ۳۴۵ قانون مدنی واهب باید صلاحیت و برای معامله و تصرف اهلیت داشته باشد ، ماده ۳۴۵ قانون مدنی هر یک از بایع و مشتری باید علاوه بر اهلیت قانونی برای معامله باید اهلیت برای تصرف در مبیع یا ثمن را نیز داشته باشند .
ماده ۷۹۸ قانون مدنی : هبه واقع نمیشود مگر با قبول و قبض متهب ، اعم از اینکه مباشر قبض خود متهب باشد یا وکیل او و قبض بدون اذن واهب و اراده متهب اثری ندارد .
از طرف دیگر در رابطه با شرایط عقد هبه میدانیم که این عقد یک عقد عینی است عقود عینی نیز برای محقق شدن شرایط به خصوص خود را دارند همانطور که میدانید در این عقود قبض شرط صحت است و نیاز به ۴ اراده میباشد :
- اراده برای ایجاب
- اراده برای قبول
- اراده به اقباض
- اراده به قبض
به عنوان مثال من میخواهم این خودرو را به شما هبه کنم میگویم این خودرو راهبه کردم ( ایجاب ) و شما میگویی قبول میکنم ( قبول ) حال این سوال مطرح میشود که اگر تا این مرحله پیش رفت شما میتوانید ماشین را بردارید و ببرید ؟ پاسخ منفی است چرا که من باید ماشین را اقباض کنم .( تسلیم کنم )
حال سوال دیگری مطرح میشود که آیا من میتوانم ماشین را به زور به شما بدهم ؟ در اینجا باز هم پاسخ منفی است چرا که شما هم باید با رضایت و طیب خاطر مال را قبول نمایید و آن را قبض کنید .
نکته مهم این است که قبض در عقود عینی با قبض در عقود رضایی متفاوت است که در رابطه با عقود عینی و رضایی در انواع عقود و مقالات متفاوت دیگری که لینک آنها را قرار دادهایم صحبت نمودهایم که میتوانید با مطالعه آنها اطلاعات خود را بالا ببرید .
قبض در عقود عینی جز ارکان عقد است و از شرایط صحت معامله میباشد و اراده میخواهد البته میتوان گفت دو اراده ۱ اراده به قبض و ۲ اراده به اقباض .
آریان دادوش | شرایط عقد هبه
لزوم و جواز هبه
هبه نسبت به کسی که مال را گرفته یا همان متهب لازم است و همانطور که همه شنیدهایم که میگفتند « هدیه رو وا نکرده پس فرستاد اشتباه است » و او نمیتواند هدیه را پس بدهد ، البته در رابطه با اصل لزوم در مادهای به آن اشاره نشده است ولی ناگفته نماند که هیچ متهب عاقلی هم این کار را انجام نمیدهد و هدیه را پس نمیفرستد .
ادامه مطلب | تفاوت فسخ و انفساخ در قراردادها
آریان دادوش | شرایط عقد هبه
رجوع از مال هبه شده
با توجه به مواد ۸۰۳ ، ۸۰۵ ، ۸۰۶ و ۸۰۷ قانون مدنی هبه علی الاصول نسبت به واهب جایز است یعنی واهب میتواند از هبه رجوع نماید . به جز ۸ استثنا که هبه نسبت به واهب لازم است و در مواد ذکر شده آمده است که در پایین آنها را بررسی میکنیم :
۱ مال موهوبه دست متهب تلف بشود که در این صورت هبه دیگر قابل رجوع نیست ( صدر ماده ۸۰۳ )
یکی از تفاوتهای فسخ و رجوع دقیقاً در همین مورد است فسخ حتماً قائم به مال نیست و میتوان بدون اینکه مال موجود باشد معامله را فسخ کرد ولی رجوع قائم به مال است .
۲ اگر متهب پدر ، مادر ( به بالا ) و یا اولاد (به پایین ) واهب باشد .
البته باید توجه داشت به کسانی که باید نفقه پرداخت کرد اگر هبهای شود قابل رجوع نیست ، هبه بین زن و شوهر قابل رجوع است و همچنین بین برادر و خواهر نیز قابل رجوع میباشد بسته به شرایط موجود .
۳ در هبه با شرط عوض اگر واهب شرط را گرفته باشد و یا اینکه متهب شرط را انجام داده باشد دیگر هبه قابل رجوع نیست .
۴ اگر مال از ملکیت متهب خارج بشود و یا مورد حق غیر قرار داده شود و یا متهب آن را بفروشد .
به عنوان مثال خانمی میآید پیش شما و میگوید طلاهایی که شوهرم برای من خریده است را میخواهد هبه کند اگر شما حقوق را بدانید و بلد باشید به او میگویید طلاها را بفروش و یا آنها را رهن بگذار که دیگر از رجوع هبه خارج شود .
۵ مال موهوبه تغییر بکند به طور مثال گندم بوده آرد شود و یا پارچه بوده به لباس تبدیل شود و دیگر مال سابق نباشد .
این ۵ مورد در ماده ۸۰۳
۶ واهب یا متهب فوت کند ، یکی دیگر از تفاوتهای رجوع و فسخ هم در همین مورد است که رجوع قائم به شخص است یعنی اگر واهب فوت کند وراثش نمیتوانند رجوع کند همچنین اگر متهب فوت کند واهب نمیتواند رجوع نماید . ماده ۸۰۵ قانون مدنی
مطلب مرتبط | عقد بیع چیست
آریان دادوش | شرایط عقد هبه
۷ طبق ماده ۸۰۶ قانون مدنی هبه طلب به مدیون نسبت به واهب لازم است ،
در هبه طلب به مدیون طلب از بین میرود و مالکیت ما فی الذمه رخ میدهد به عبارت سادهتر بعد از هبه طلب مال از بین رفته است و دیگر مالی برای رجوع وجود نخواهد داشت . دلیل اینکه قابل رجوع نیست در این مورد این است که بعد از بخشش دینی باقی نمیماند و مال موهوبه از بین رفته است .
صدقه و ماده ۸۰۷ قانون مدنی صدقه نوعی هبه است و نسبت به واهب لازم است ، در صدقه حق رجوع نیست چرا که صدقه یک تعهد طبیعی است و وقتی که انجام شد دیگر قابل استرداد نخواهد بود .
چرا که توجیه فقها نسبت به امر صدقه و غیر قابل رجوع بودن آن این است که هنگامی که شما صدقه میدهید عوض آن را هم در دنیا و هم در آخرت همان لحظه خواهید گرفت و به همین علت دیگر بعداً نمیتوانید نسبت به آن رجوع نمایید .
سخن پایانی
پس به طور خلاصه میتوان عقد هبه را عقدی تملیکی و همچنین از نوع عقود عینی نامید چرا که در آن شخصی مالش را مجاناً به شخص دیگری میبخشد مثال معروف آن هم بخشش و هبه و هدیه دادن میباشد .
باید به خاطر داشت که وجود چهار اراده در عقد هبه الزامی و ضروری است که اینها نیز در بخش شرایط عقد هبه کاملا توضیح داده شد.
توصیه میشود علاوه بر این مقاله مقاله عقد هبه چیست و همچنین مقالات مرتبط با انواع عقود را نیز مطالعه نمایید چرا که علم حقوق علم از جز به کل رسیدن است و فقط با مطالعه پایه و جزئیات است که میتوانید به کلیات و یا همان نتیجهای که از علم حقوق گرفته میشود برسید .
گروه حقوقی آریان دادوش با سابقه ۲۰ سال فعالیت در زمینههای مختلف حقوقی بالاخص ملکی و حقوق قراردادها توصیهای که به شما خوانندگان و دوستان که به هر دلیلی این مقاله را مورد مطالعه و منبعی برای آگاهی قرار دادهاید میکند این است که حتماً پیش از تنظیم هرگونه عقد و معاملهای با یک وکیل مجرب در آن زمینه مشورت نموده و از او راهنمایی بخواهید و در صورت امکان با ایشان به جلسه قرارداد بروید چرا که میتوانید با صرف هزینهای بسیار اندک از ورود ضرر بزرگتری به خود در آینده جلوگیری نمایید .
1 دیدگاه. جدید
مقاله کاملی بود خسته نباشید