مقاله ای که در ادامه مطالعه خواهید کرد در رابطه به عقد بیع در قانون مدنی تعریف آن و نکات مهم و کاربردی مربوط به آن میباشد. در مقالات انواع عقود و آثارآنها همچنین در مقاله انواع عقد و قرارداد به به عقد بیع اندک اشاره ای نمودیم ولی امروز به طور تخصصی تر به معنای بیع میپردازیم.
مطلب مرتبط | عقد بیع چیست ؟
بیع در لغت به معنای خرید و فروش است و برای افرادی که تا حدودی با زبان عربی آشنایی دارند در برخورد اول پذیرش مفهوم بیع برای آنها آسان تر خواهد بود.
اما اصطلاحا عقد بیع به چه معناست : عقد بیع معامله و قراردادیست که در آن اشخاصی تحت عنوان فروشنده مالی را به خریدار در ازای دریافت ثمن میفروشند و به این عمل در حقوق عقد بیع گفته میشود.
ادامه مطلب | وکیل ملکی حقوقی
آریان دادوش | عقد بیع در قانون مدنی
عقد بیع در قانون مدنی
تعریف عقد بیع با توجه به ماده 338 ق.م : بیع عبارت است از تملیک عین به عوض معلوم.
خصوصیات مهم عقد بیع : این عقد در هر حال تملیکیست یعنی بعد از عقد فروشنده مالکیت عین را انتقال میدهد ، عقد بیع معوض است یعنی تبرعی یا رایگان نیست.
عوض در عقد بیع از ذاتیات عقد است و وجود آن الزامیست ، بیع یک عقد لازم است به عنوان نکته پایانی به یاد داشته باشم که بیع یک عقد لازم است و فقط تحت شرایطی خاص قابل فسخ است.
در عقد بیع به علت معوض بودن ذات عقد حق حبس وجود دارد در رابطه با حق حبس در مقاله راه های انحلال قرارداد و در بخش خیارات اندک توضیحی دادیم . حق حبس به معنای ساده یعنی من مال را وقتی به تو میدهم که تو ثمن را به من پرداخت کنی حق حبس دو طرفه است و خریدار هم میتواند بگوید من وقتی ثمن را میدهم که تو مال را بدهی.
مبیع
مبیع در عقد بیع و با توجه به تعریف به چه معناست ، مبیع عین است و نمیتواند پول باشد ولی ثمن میتواند غیر عین باشد، برای درک این موضوع میتوان گفت به طور کلی سه نوع عین وجود دارد عین معین ، کلی و کلی در معین .
درنتیجه سه نوع بیع وجود دارد بیع عین معین ، بیع کلی و بیع کلی در معین.
یکی از ویژگیهای بسیار مهم مبیع در عقد بیع در قانون مدنی معلوم بودن مبیع است به این معنا که با توجه به ماده 342 قانون مدنی : مقدار و جنس و وصف مبیع باید معلوم باشد و تعیین مقدار آن به وزن یا کیل یا عدد یا ذرع یا مساحت یا مشاهده تابع عرف بلد است .
ایجاب و قبول در بیع
ماده 339 ق.م : پس از توافق بایع و مشتری در مبیع و قیمت آن عقد به ایجاب و قبول واقع میشود . ممکن است بیع به داد و ستد نیز واقع گردد .
صراحت در ایجاب و قبول : ماده 340 ق.م ، در ایجاب و قبول الفاظ و عبارات باید صریح در معنی بیع باشد .
ایجاب و قبول طریقیت دارد.
تملیک در بیع
در بیع عین معین بلافاصله با عقد تملیک واقع میشود ولی در بیع کلی و بیع کلی در معین با عقد تملیک واقع نمیشود بلکه تملیک با تعیین مصداق صورت میگیرد اما در هر صورت بیع عقد تملیکی است.
بیع از نظر حال یا موجل بودن
چهار حالت دارد :
نقد
نسیه
سلم یا سلف
کالی به کالی
نقد : بیعی که مبیع یا ثمن آن هر دو حال میباشد ، اصل بر نقدی بودن بیع است به عبارت دیگر مقتضای اطلاق بیع نقد بودن است.
ماده 344 اگر در عقد بیع شرطی ذکر نشده باشد یا برای تسلیم مبیع یا تادیه قیمت موعدی ( اجل ) معین نشده باشد بیع قطعی و ثمن حال محسوب میشود مگر اینکه بر حسب عرف و عادت محل یا عرف و عادت تجارت در معاملات تجارتی و وجود شرط یا موعدی معهود ( معمول ) باشد اگر چه در قرارداد بیع ذکر نشده باشد.
سکوت در عقد بیع یعنی پذیرفتن عرف و عادت.
بیع نسیه : بیعی که ثمن آن کلی و موجل است ، یعنی ثمن آنهم کلی و هم موجل است . در بیع نسیه اجل باید مشخص باشد در غیر اینصورت عقد غرری و باطل است.
بیع سلم یا سلف : بیع سلف یا سلم دقیقا عکس بیع نسیه میباشد یعنی مبیع کلی و موجل است در این نوع بیع هم اجل باید مشخص باشد در غیر اینصورت عقد غرری و باطل است.
در این نوع بیع ثمن میتواند پرداخت بشود و یا پرداخت نشود همچون بیع سلم یا سلف : پیش خرید محصولات کشاورزی.
بیع کالی به کالی : بیعی که مبیع و ثمن آن هردو کلی و هردو موجل باشند . لزومی ندارد که اجل هردو در یک زمان باشد مهم این است که هر دو موجل باشند.ماده 341 قانون مدنی : مربوط به بیع نسیه سلم یا سلف و کالی به کالی
ماده 341 : بیع ممکن است مطلق باشد یا مشروط و نیز ممکن است که برای تسلیم تمام یا قسمتی از مبیع یا برای تادیه تمام یا قسمتی از ثمن اجلی قرار داده شود .
مطلق یا مشروط بودن مختص عقد بیع نیست.
بیع دین به دین
ممکن است شماهم اصطلاح بیع دین به دین را شنیده باشید ، به نظر دکتر شهبازی این اصطلاح یک غلط فاحش است چرا که در اصل دو نفر طلب هایشان را باهم مبادله میکنند نه دین خودرا … از نظر فقهی هم بیع کالی به کالی هم بیع دین به دین باطل است اما از نظر قانون مدنی هر دو بیع صحیح میباشد..
تفاوت بیع دین به دین با بیع کالی به کالی در این است که در بیع کالی به کالی در ابتدا هیچ چیزی نیست ولی در بیع دین به دین دو طلب کوجود است.
قدرت بر تسلیم مبیع
وقتی چیزی را میفروشیم یا وقف یا هبه میکنیم باید بتوانیم آنرا تحویل بدهیم به طور مثال : انگشتری که در ته دریا افتاده یا پرنده ای که در آسمان است و امثالهم را نمیتوان فروخت مگر در جایی که خریدار خود میتواند مال را بدست بیاورد که در اینن صورت خرید و فروش آن جایز است .
مثلا خریدار غواص است و میتواند ته دریا برود و انگشتر را تسلم کند و…
اصل کلی : قدرت بر تسلیم شرط صحت تمامی عقود است اما قانونگذار فقط در برخی مواد به آن اشاره کرده است.اگر هنگام وقوع عقد هیچ یک از طرفین قادر به تسلیم یا تسلم نباشند عقد باطل است و اگر از ابتدا قدرت بوده و بعدا از بین رفته عقد منفسخ خواهد شد.
نکته بیار مهم در عقد بیع در قانون : اگر طرفین مطمعن باشند که قدرت بر تسلیم وجود ندارد اما واقعا وجود داشته باشد چون قصد ندارند معامله باطل است در فرضی هم که طرفین مطمعن باشند که قدرت بر تسلیم وجود دارد اما در واقع وجود نداشته باشد بازهم معامله باطل است قدرت بر تسلیم اگر بعد از وقوع عقد از بین برود عقد را منفسخ میکند نه باطل.
قدرت بر تسلیم در موعد
اگر طرفین برای تسلیم اجل گذاشته باشند قدرت بر تسلیم در زمان اجل شرط است نه در زمان عقد .
ماده 370 ق .م : اگرطرفین معامله برای تسلیم مبیع موعدی قرارداده باشند قدرت برتسلیم درآن موعدشرط است نه درزمان عقد.
اقسام مبیع
اقسام مبیع با توجه به ماده 350 ق.م : مبیع ممکن است مفروز باشد یا مشاع یا مقدار معین به طور کلی از شی متساوی الاجزا و همچنین ممکن است کلی فی الذمه باشد.
منظور از مبیع : عین است و مبیع همیشه عین است در حقیقت این ماده اقسام عین را گفته است که ایراداتی دارد.
مفروز باشد یا مشاع : منظور عین معین است که به این دو تقسیم میشوند ،
منظور از متساوی الاجزا : یعنی تجزیه پذیر است و بهتر بود بعد از لفظ متساوی الاجزا لفظ معین نوشته میشد یعنی یک عین معین تجذیه پذیر .
در ماده 351 ق.م لزوم تعیین مقدار و جنس و وصف مبیع کلی اینطور آمده است : درصورتی که مبیع کلی یعنی صادق برافرادعدیده باشدبیع وقتی صحیح است که مقداروجنس ووصف مبیع ذکربشود.
ادامه مطلب | وکیل ملکی تهران
آریان دادوش | عقد بیع در قانون مدنی
توابع مبیع
وقتی چیزی را میفروشیم توابع آنرا عرف تعیین میکند و ما باید به کمک عرف و قراین موجود دریابیم که چه چیزهایی باید به همراه مبیع تحویل مشتری داده شود در آخر اینکه این یک قاعده تکمیلی است که میتوان خلاف آن توافق نمود.
ماده 356 ق.م : هرچیزی که برحسب عرف وعادت جزءیاتابع مبیع شمرده شودیا قرائن دلالت بردخول آن درمبیع نمایدداخل دربیع ومتعلق به مشتری است اگرچه درعقدصریحاذکرنشده باشدواگرچه متعاملین جاهل برعرف باشند.
آثار بیع
در رابطه با آثار بیع و و تقسیم بندی آنها به طور کلی میتوانیم به ماده 362 ق.م مراجعه کنیم اینگونه مشاهده میکنید که : آثار عقد بیعی که صحیحا واقع شده باشد از قرار زیر است : آثاربیعی که صحیحاواقع شده باشدازقرارذیل است :
1. بمجرد وقوع بیع مشتری مالک مبیع و بایع مالک ثمن می شود . 2 . عقد بیع بایع را ضامن درک مبیع و مشتری را ضامن درک ثمن قرارمیدهد. 3 . عقدبیع بایع رابه تسلیم مبیع ملزم می نماید. 4 . عقدبیع مشتری رابه تادیه ثمن ملزم می کند.
اولین اثر بیع تملیک است ، طبق ماده 363 وجود خیار و اجل در عقد بیع مانع تملیک نمیباشد.
ماده 363 : درعقدبیع وجودخیارفسخ برای متبایعین یاوجوداجلی برای تسلیم مبیع یاتادیه ثمن مانع انتقال نمی شودبنابراین اگرثمن یامبیع عین معین بوده وقبل ازتسلیم آن احدمتعاملین مفلس شودطرف دیگرحق مطالبه آن عین راخواهد داشت .
دومین اثر بیع تسلیم مبیع است
تعریف تسلیم و قبض :
ماده 367 : تسلیم عبارتست ازدادن مبیع به تصرف مشتری به نحوی که متمکن ازانحاءتصرفات وانتفاعات باشدوقبض عبارت است ازاستیلاء مشتری برمبیع .
در رابطه با عرف تسلیم میتوان گفت تسلیم هر مالی در عقد بیع در قانون مدنی بنا بر ماهیت آن مال است و عرف حکم فرماست.
محل تسلیم مبیع
یکی دیگر از مسائل مهم حول عقد بیع در قانون مدنی محل تسلیم مبیع است که با توجه به ماده 375 قانون مدنی اینگونه تعریف شده است : مبیع بایددرمحلی تسلیم شودکه عقدبیع درآنجاواقع شده است مگراینکه عرف وعادت مقتضی تسلیم درمحل دیگرباشدویادرضمن بیع محل مخصوصی برای تسلیم معین شده باشد.
مخارج تسلیم مبیع
با توجه به ماده 381 ق.م مخارج تسلیم مبیع اینگونه بیان شده است : مخارج تسلیم مبیع ازقبیل اجرت نقل آن به محل تسلیم ،اجرت شمردن و وزن کردن وغیره بعهده بایع است مخارج تسلیم ثمن برعهده مشتری است .
تا به اینجا در رابطه با عقد بیع در قانون مدنی همچنین مهمترین ویزگی های آن در قانون صحبت کردیم تا یک دیدگاه کلی نسبت به بیع بدست آورید ، مباحث مهمه دیگری نیز در رابطه با بیع وجو دارد :
همچون اتلاف مبیع ، ضمان معاوضی در عقد بیع و جبران ضرر خریدار و بسیاری مطالب دیگر که با عقد بیع و ارکان آن ارتباط دارد که ما به طور تخصصی وارد این مسائل در این مقاله نخواهیم شد.
سخن پایانی
عقد بیع در قانون مدنی با توجه به مطالب بالا این گونه شرح داده شده بود و همانطورکه دقت کردید مواد بسیاری از این کتاب را به خود تخصیص داده بود چراکه میتوان نتیجه گرفت عقد بیع قدمتی به عمر بشریت دارد و با پبشرفت جامعه بشری قوانین تخصصی تری حول آن شکل گرفت و با مرور زمان چهارچوب آن مشخصتر شد.
امروزه با افزایش جمعیت و در نتیجه آن کسب و کار ها و مراودات شاهد افزایش منعقد شدن عقد بیع و در نتیجه آن افزایش دعاوی و اختلافات پیرامون این عمل حقوقی هستیم .
گروه حقوقی آریان دادوش با تکیه بر دانش و تجربه وکلا و اساتید برجسته مجموعه سعی بر بالابردن دانش حقوقی جامعه بخصوص افرادی که علاقمند به یادگیری حقوق به زبانی ساده هستند ، دارد .
همچنین توصیه مجموعه به تمام افرادی که در جامعه زندگی میکنند این است که پیش از انجام یک عمل حقوقی همچون انواع عقد بیع با یک وکیل مجرب حقوقی مشورت نمایید تا از بروز هرگونه اختلاف در آینده جلوگیری کنید.
برای دریافت راهنمایی از وکلای آریان دادوش میتوانید با شماره 09124184507 تماس گرفته و بعد از طرح مساله خود با وکیل متخصص مربوطه صحبت کنید.